عکسای حسام با جوجوها
قبلاگفته بودم که حسام تو عاشق حیوونایی
از وقتی تو بدنیا اومدی تو حیاط خونمون پر میشه از یاکریم.من و تو هم هر روز میریم و اونا رو تماشا می کنیم.
یه روز که در حیاط رو باز کردیم همشون پرواز کردن بجز یکیشون.فکر کردیم شاید مصدومه.آوردیمش تو خونه.شروع کرد به دویدن.ولی پرواز نمی کرد.یه خرده نگهش داشتیم و دوباره بردیمش حیاط تا مامانش اومد و اونو برد.
چند روز پیش رفته بودیم باغای اطراف که اونجا یه آقا الاغه بود و تو خیلی از اون خوشت اومده بود.رفتی و با عمه زهرا باهاش عکس انداختید.عکسشو ببین...
یه روز دیگه هم که رفته بودیم خونه ی عمه ی تو اونا دو تا بلبل ناناز داشتن که از ترس تو همش قایم می شدن .چون تو محکم به قفسشون ضربه میزدی.ما هم تصمیم گرفتیم یا برات بلبل بخریم یا مرغ مینا.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی