دردونه
پسر قشنگ من .الان که دارم اینو مینویسم تو مثل یه فرشته خوابیدی.نمیدونی من و بابات چقدر دوست داریم .تو تازه گی ها خیلی به بابات وابسته شدی و دنبالش گریه می کنی
زیبای کوچولوقراره بزودی با هم بریم پیش امام رضا.آخه تو که هنوز نیومده بودی بابات گفت تابستون باید بچمون رو ببریم مشهد.
دیشب یه کار بد یاد گرفتی .وقتی ذوق زده میشی دستت رو تا مچ تو دهنت میبری و گاز میگیری البته با لثه هات.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی