محمد حساممحمد حسام، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره

زیباترین دلیل زندگی

شب یلدای 90

1390/10/7 12:38
نویسنده : مامان نرگس
2,357 بازدید
اشتراک گذاری

امسال دومین شب یلداتو تجربه کردی کوچولوی من.

شب یلدای امسال خیلی خوش گذشت.خانواده ی ما و عمو جون و مامان صدف و خانواده ی محمد امین و مهدیار  و عمه طاهره هم بودن.

توهم یه لباس هندونه ای به مناسبت یلدا پوشیده بودی که مامان سارا برای سیسمونیت خریده بود برات.

تو هم تو کل تولد رو دوش عمه زهرا بودی و داشتی می رقصیدی و کلی شکوفا شده بودی.

رقصی کردی که تا حالا ندیده بودیم.اولش دست میزدی و محمد می رقصید بعد خودت هم دستات روتکون میدادی و مشت می کردی و بالای سرت می بردی و سرت رو به طرفین می چرخوندی.خیس عرق شده بودی.

با هم یه ژله ی هندونه هم درست کردیم و بردیم.

 

 

خلاصه که خیلی شیطونی کردی.راستی همین که بساط شب یلدا رو چیدیم و ژله رو گذاشتیم وسط با یه چنگال افتادی به جونش و داغونش کردی.

کلی شیرینی و هندوانه وانار و لبو و آجیل خوردیم.

تو هم مغز تخمه خوردی و کلی هم هندونه و انار.عااااااااااااااااشق انار و هندونه ای.

به من و بابایی هم خیلی خوش گذشت.

تو رو هم به عنوان هندونه گذاشته بودیم سر سفره.هههههههههههه

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان سپنتا
4 دی 90 16:34
سلام...ایشالا همیشه به خوشی.
چه ژله خوشگلی چه مامان با سلیقه ای.
چه نی نی شیطون بلای نازی.نـــــــــازی


قربونت برم.خیلی لطف داری.