گل پسرم ببخشید...
گل پسر شیطونم عاقبت کنجکاویات کار دستت داد. سه روز پیش خیلی روز بدی بود.اول صبح رفتی رو تختت که کنار کمدته خواستی ماشینتو بیاری که با سر خوردی زمین. کلی گریه و زاری راه انداختی.مامان تندی برات صدقه گذاشتم کنار.اسپند دود کردم. دوباره راه که میرفتی پات پیچ می خورد. بعد اومدم جاربرقی بکشم سوار جاروبرقی شدی.من حواسم نبود از لوله ی جاروبرقی گرفتم و محکم کشیدم که جارو نزدیکم بیاد یهو صدای بام. فکر کردم جارو خورد به دیوار.ولی نگو سر کوچولوی تو بود که با تکون ناگهانی جارو پرت شده بودی پایین و سرت خورد به دیوار.تا ظهر مواظبت بودم تا... داشتم لباس اتو می کردم.یه لحظه رفتم لباس رو آویزون کنم دیدم جیغت رفت هوا. اومدم دیدم گریه میکنی و نوک ...
نویسنده :
مامان نرگس
16:44